English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7586 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
configuration U ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
configurations U ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
features of project U اجزاء اصلی یک طرح
blended U شکل ایرودینامیکی که در ان اجزاء اصلی بدون هیچ خط یاحد و مرز مشخصی به یکدیگرمتصل میشوند
space ship U کشتی فضایی سفینه فضایی
random processing U پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
scheduled U ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedule U ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedules U ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
collocation U ترتیب نوبت و ترتیب پرداخت بدهی به طلبکاران
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
chains U 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chain U 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
firing order U ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
ingredient U اجزاء
component U اجزاء
components U اجزاء
ingredients U اجزاء
parts list U لیست اجزاء
idle component U اجزاء کور
shuttering U اجزاء قالببندی
mechanisms U اجزاء مکانیکی
mechanism U اجزاء مکانیکی
electronic components U اجزاء الکترونیکی
part list U فهرست اجزاء
mechanisms U اجزاء متشکله چیزی
parts programmer U برنامه نویس اجزاء
soil separates U اجزاء بافت خاک
mechanism U اجزاء متشکله چیزی
composition U نسبت اجزاء سازنده
compositions U نسبت اجزاء سازنده
lunulate U دارای اجزاء هلالی شکل
anti drag wire U اجزاء بست کاری ساختمانی
batting order U ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
parsed U اجزاء وترکیبات جمله را معین کردن
parse U اجزاء وترکیبات جمله را معین کردن
parses U اجزاء وترکیبات جمله را معین کردن
piecemeal U به اجزاء ریز تقسیم کردن خردخرد
integration U یکی کردن و بهم پیوستن پیوستگی اجزاء
steric U وابسته بطرز استقرار اجزاء اتم در فضا
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
contrast U اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
decouple U جدا کردن یا قطع ارتباط بین اجزاء یک سیستم
design load U حداکثر بار یا نیرویی که اجزاء سازهای توانایی ان را دارند
contrasting U اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrasts U اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
take to pieces U پیاده کردن اجزاء ماشین یاکارخانه و مانند اینها
particularism U اعطا استقلال سیاسی به کشورها و اجزاء متشکله یک امپراطوری
contrasted U اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
allowances U اختلاف یا لقی عمدی بین ابعادو اجزاء جفت شونده
allowance U اختلاف یا لقی عمدی بین ابعادو اجزاء جفت شونده
beef up U افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
compensator U ابزاری برای اندازه گیری اختلاف فار بین اجزاء یک نورپلاریزه
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
braced U گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
brace U گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
gestalt U معین بطوریکه اجزاء ان خواص مختصه خودراازطرح و یاشکلی که از این ترکیب بدست اید
simulations U روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
simulation U روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
fundamental unit U یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
spatial U فضایی
three-dimensional U فضایی
spatila U فضایی
cubic U فضایی
isometrics U فضایی
isometric U فضایی
spacial U فضایی
matters U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
cubic measure U اندازه فضایی
ionospheric wave U موج فضایی
avionics U ارتباطات فضایی
spacemen U مسافر فضایی
spacecraft U سفینه فضایی
configurations U ارایش فضایی
space shuttle U شاتل فضایی
space shuttle U سفینه فضایی
space shuttles U شاتل فضایی
space shuttles U سفینه فضایی
space station U پایگاه فضایی
space station U ایستگاه فضایی
space stations U پایگاه فضایی
space stations U ایستگاه فضایی
configuration U ارایش فضایی
steric hindrance U ممانعت فضایی
spaceman U مسافر فضایی
spatiomotor U فضایی- حرکتی
space relations U روابط فضایی
steric effect U اثر فضایی
space platform U ایستگاه فضایی
space platform U پایگاه فضایی
space perception U ادراک فضایی
space medicine U پزشکی فضایی
space lattice U شبکه فضایی
stereoisomerism U ایزومری فضایی
stereoisomerism U همپاری فضایی
space isomerism U ایزومری فضایی
space isomerism U همپاری فضایی
clearing out [of a place] U تخلیه [فضایی]
spacesuits U لباس فضایی
space flight U پرواز فضایی
space ship U سفینه فضایی
space time U شاتل فضایی
spatiality U حالت فضایی
spatial visualization U تجسم فضایی
spatial threshold U استانه فضایی
spatial symbolism U نمادگری فضایی
spatial digitaizer U دیجیتایذر فضایی
spatial ability U توانایی فضایی
spatiotemporal U فضایی وحال
steremer U ایزومر فضایی
spaceport U پایگاه فضایی
spaceframe U قاب فضایی
stereochemistry U شمیی فضایی
stereoisomer U همپار فضایی
space time U اتوبوس فضایی
space error U خطای فضایی
space defense U پدافند فضایی
solid geometry U هندسه ی فضایی
spacesuit U لباس فضایی
soild angle U زاویه فضایی
sky wave U موج فضایی
space geametry U هندسه فضایی
sky lab U ازمایشگاه فضایی
spatiotemporal U فضایی و زمانی
Star Wars U جنگ فضایی
solid angle U زاویه فضایی
solid geometry U هندسه فضایی
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
spatial information U اطلاعات فضایی [فاصله ای]
spacial information U اطلاعات فضایی [فاصله ای]
spatial orientation U موقعیت یابی فضایی
illusion of space U القاء خاصیت فضایی
space orientation U موقعیت یابی فضایی
spatial data management U مدیریت داده فضایی
closo packed hexagonal space lattice U شبکه فضایی شش وجهی
unit solid angle U زاویه واحد فضایی
module U قسمتی از سفینه فضایی
modules U قسمتی از سفینه فضایی
stereo chemistry U مبحث شیمی فضایی
space vehicle U وسیله نقلیه فضایی
three dimensional direction finding U جهت یابی فضایی
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant U یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
leontief matrix U اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
hybrid U چیزی که از چندجزء ناجورساخته شده باشدکلمهای که اجزاء ان اززبانهای مختلف تشکیل شده باشد
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
stereoirregular polymer U بسپار بدون نظم فضایی
cm U فضایی از حافظه که محل آن به سرعت
out of <prep.> U بیرون از [فضایی یا فاصله ای] [امکانات]
International Space Station [ISS] U ایستگاه فضایی بین المللی
body centered U بطور فضایی متمورکز شده
footprints U فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
images U کپی دقیق از فضایی از حافظه
cartesian coordinates U سیستم مختصات سه بعدی فضایی
image U کپی دقیق از فضایی از حافظه
footprint U فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
light-well U [فضایی زیر زمین در ساختمان ها]
joggle U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggles U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggled U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggling U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
blankest U فضایی در فرم که باید کامل شود
blank U فضایی در فرم که باید کامل شود
spacecraft U سفینه فضایی ship space : syn
diffusing U درچز چیزی روی فضایی ازماده
arithmetic U فضایی در حافظه که عملوند ها را ذخیره میکند
diffuses U درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffused U درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffuse U درچز چیزی روی فضایی ازماده
steradian [sr] U استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
spadat U سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی
minnesota spacial relations test U ازمون روابط فضایی مینه سوتا
square radian U استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
hypergeometric U مربوط به هندسه فوق مقیاسات فضایی
monocoque U ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1 Keynote address
1Simultaneously, those engaged in the work of basic disciplines have become increasingly aware of the of organizations in society and have begun to concentrate attention on relevant problems.
1Newton's Original Experiment to test the Universality of Gravity (1680's) a) Used a large (normal) pendulum with different substances as the weight. b) If the E.P. is correct, then the period of oscil
1The motherboard is also often referred to as the main board.
1but as an old harvard man my father could sit with the class of'26
1 jenny tried to explain that Barretts had to eat,just like other people
1however, since this matrix is also symmetrical across its leading diagonal, little more than 50 percent of it need be stored
1according to some hierarchical imaginative medium or genere
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com